معنی فارسی scrab

B1 /skɹæb/

ممکن است به فعل یا فعالیتی اشاره کند که در آن تعامل و سرگرمی وجود دارد.

A term referring to an activity or action involving engagement and fun.

verb
معنی(verb):

To scrape or scratch.

example
معنی(example):

scrab در یک فعالیت سرگرم‌کننده مشغول بود.

مثال:

The scrab was engaged in a fun activity.

معنی(example):

این یک scrab بود که باعث خنده‌های زیادی شد.

مثال:

It was a scrab that caused a lot of laughter.

معنی فارسی کلمه scrab

: معنی scrab به فارسی

ممکن است به فعل یا فعالیتی اشاره کند که در آن تعامل و سرگرمی وجود دارد.