معنی فارسی scram

B1 /skɹæm/

فرار کردن، به سرعت از مکانی خارج شدن.

To depart quickly or hurriedly.

verb
معنی(verb):

Leave in a hurry, go away.

مثال:

What are you kids doing on my lawn? Scram!

example
معنی(example):

وقتی طوفان آمد، مجبور شدیم برای پناه رفتن فرار کنیم.

مثال:

When the storm hit, we had to scram for cover.

معنی(example):

اگر خطر را دیدی باید فرار کنی.

مثال:

You should scram if you see any danger.

معنی فارسی کلمه scram

: معنی scram به فارسی

فرار کردن، به سرعت از مکانی خارج شدن.