معنی فارسی scrapingly

B1

به معنای طرز بیان یا احساسی است که احساس زبری یا ناخوشایندی را منتقل می‌کند.

In a manner that is rough or grating, both literally and figuratively.

example
معنی(example):

سطح به طور زبری به پوست من احساس می‌شود.

مثال:

The surface felt scrapingly rough against my skin.

معنی(example):

او به طور زبر صحبت کرد و کلماتش در هوا خراشید.

مثال:

She spoke scrapingly, her words grating against the air.

معنی فارسی کلمه scrapingly

: معنی scrapingly به فارسی

به معنای طرز بیان یا احساسی است که احساس زبری یا ناخوشایندی را منتقل می‌کند.