معنی فارسی scrapyard
B1محل تصفیه و جمعآوری وسایل نقلیه و اشیای بلااستفاده که برای بازیافت مواد استفاده میشود.
A place where old vehicles and scrap metal are collected and processed for recycling.
- noun
noun
معنی(noun):
A junkyard, a place where scrap is stored, discarded or resold.
example
معنی(example):
ماشین قدیمی به اسقاطیفروشی برده شد.
مثال:
The old car was taken to the scrapyard.
معنی(example):
شما میتوانید قطعات یدکی را در اسقاطیفروشی محلی پیدا کنید.
مثال:
You can find spare parts at the local scrapyard.
معنی فارسی کلمه scrapyard
:
محل تصفیه و جمعآوری وسایل نقلیه و اشیای بلااستفاده که برای بازیافت مواد استفاده میشود.