معنی فارسی scratchies
B1بلیتهای خراشیدنی، اصطلاحی غیررسمی برای اشاره به بلیتهای بختآزمایی است که برای برنده شدن باید آنها را بخراشید.
An informal term for scratchcards often used when referring to them casually.
- noun
noun
معنی(noun):
A scratch card.
example
معنی(example):
من وقتی احساس میکنم شانس دارم، دوست دارم بلیتهای خراشیدنی بخرم.
مثال:
I like to buy scratchies when I'm feeling lucky.
معنی(example):
بلیتهای خراشیدنی میتوانند روشی سرگرمکننده برای گذراندن وقت باشند.
مثال:
Scratchies can be a fun way to pass the time.
معنی فارسی کلمه scratchies
:
بلیتهای خراشیدنی، اصطلاحی غیررسمی برای اشاره به بلیتهای بختآزمایی است که برای برنده شدن باید آنها را بخراشید.