معنی فارسی scratchplate
B1صفحه خراشیدگی، سطحی است که معمولاً برای محافظت از اشیاء یا به عنوان یک عنصر کاربردی در وسایل مختلف استفاده میشود.
A protective or decorative surface overlay, often found on various devices or instruments.
- noun
noun
معنی(noun):
A pickguard.
example
معنی(example):
مکانیک برای بررسی هرگونه آسیب به صفحه خراشیدگی نگاه کرد.
مثال:
The mechanic examined the scratchplate for any damage.
معنی(example):
صفحه خراشیدگی معمولاً در سازهای موسیقی یافت میشود.
مثال:
A scratchplate is often found on musical instruments.
معنی فارسی کلمه scratchplate
:
صفحه خراشیدگی، سطحی است که معمولاً برای محافظت از اشیاء یا به عنوان یک عنصر کاربردی در وسایل مختلف استفاده میشود.