معنی فارسی scrawniest
B1لاغرترین، به کمترین وزن و حجم اشاره دارد و معمولاً به طور خاص برای توصیف انسانها یا حیوانات به کار میرود.
The superlative form of scrawny, indicating the greatest degree of being thin or weak.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Thin, malnourished and weak.
example
معنی(example):
لاغرترین گربه در پناهگاه بالاخره به سرپرستی گرفته شد.
مثال:
The scrawniest cat in the shelter finally got adopted.
معنی(example):
در میان تمام دانش آموزان، او لاغرترین فرد در کلاس بود.
مثال:
Among all the students, he was the scrawniest in the class.
معنی فارسی کلمه scrawniest
:
لاغرترین، به کمترین وزن و حجم اشاره دارد و معمولاً به طور خاص برای توصیف انسانها یا حیوانات به کار میرود.