معنی فارسی screaked
B1نوعی صدای بلند و تیز که ناشی از فشار یا حرکت چیزی است.
Past tense of 'screak'; to produce a high-pitched sound.
- VERB
example
معنی(example):
بدنه کشتی هنگام برخورد با توده یخ صدا کرد.
مثال:
The ship's hull screaked as it hit the iceberg.
معنی(example):
نرده فلزی تحت وزن کودک جیر جیر کرد.
مثال:
The metal railing screaked under the weight of the child.
معنی فارسی کلمه screaked
:
نوعی صدای بلند و تیز که ناشی از فشار یا حرکت چیزی است.