معنی فارسی screensman

B1

فردی که مسئول کنترل و مدیریت دستگاه‌های صفحه نمایش در ارائه‌ها و نمایش‌ها است.

A person who is in charge of managing display screens in presentations and exhibitions.

example
معنی(example):

مرد صفحه نمایش تنظیمات نمایش را برای دید بهتر تنظیم کرد.

مثال:

The screensman adjusted the display settings for better visibility.

معنی(example):

یک مرد صفحه نمایش برای هر ارائه بزرگ ضروری است.

مثال:

A screensman is essential for any large presentation.

معنی فارسی کلمه screensman

: معنی screensman به فارسی

فردی که مسئول کنترل و مدیریت دستگاه‌های صفحه نمایش در ارائه‌ها و نمایش‌ها است.