معنی فارسی screw out of

B1

پیچ را از یک سطح یا شی خارج کردن.

To remove something by twisting it in the opposite direction.

example
معنی(example):

مراقب باشید وقتی که از دیوار پیچ باز می‌کنید؛ ممکن است به آن آسیب برساند.

مثال:

Be careful when you screw out of the wall; it may damage it.

معنی(example):

او باید اتصالات قدیمی را قبل از نصب اتصالات جدید باز کند.

مثال:

He had to screw out of the old fittings before installing the new ones.

معنی فارسی کلمه screw out of

: معنی screw out of به فارسی

پیچ را از یک سطح یا شی خارج کردن.