معنی فارسی screw valve
B1نوعی شیر که با پیچاندن دستگیره برای کنترل جریان سیال استفاده می‌شود.
A valve that uses a screw mechanism to regulate flow.
- noun
noun
معنی(noun):
A stopcock opened and closed by means of a screw instead of a spigot.
example
معنی(example):
مکانیك شیر پیچ معیوب را در دستگاه تعویض کرد.
مثال:
The mechanic replaced the faulty screw valve in the machine.
معنی(example):
یک شیر پیچ جریان مایعات را در این سیستم کنترل می‌کند.
مثال:
A screw valve controls the flow of liquids in this system.
معنی فارسی کلمه screw valve
:
نوعی شیر که با پیچاندن دستگیره برای کنترل جریان سیال استفاده می‌شود.
