معنی فارسی scripturient

B1

احساس تمایل به نوشتن درباره موضوعات روحانی.

Having a strong desire or urge to write, especially about spiritual matters.

example
معنی(example):

او احساس روحانی نوشتن داشت و مجبور بود افکارش را درباره روحانیت یادداشت کند.

مثال:

He felt scripturient, compelled to write down his thoughts on spirituality.

معنی(example):

در حالتی که به نوشتن روحانی دچار بود، او شروع به نوشتن تفسیر دینی خودش کرد.

مثال:

In a scripturient mood, she began drafting her own religious commentary.

معنی فارسی کلمه scripturient

: معنی scripturient به فارسی

احساس تمایل به نوشتن درباره موضوعات روحانی.