معنی فارسی scriptwriter
B2نویسندهای که به نگارش متنهای فیلم یا نمایشنامه میپردازد.
A person who writes scripts for films, television, or theater.
- noun
noun
معنی(noun):
A person who writes scripts.
example
معنی(example):
نویسنده فیلمنامه برای تمام کردن فیلمنامه سخت کار کرد.
مثال:
The scriptwriter worked hard to finish the screenplay.
معنی(example):
یک نویسنده فیلمنامه موفق اغلب با کارگردانان همکاری میکند.
مثال:
A successful scriptwriter often collaborates with directors.
معنی فارسی کلمه scriptwriter
:
نویسندهای که به نگارش متنهای فیلم یا نمایشنامه میپردازد.