معنی فارسی scroff
B1اسکرُف کردن، به رفتار حیوانات برای جمعآوری غذاهای ریز اشاره دارد.
To scavenge or gather small bits of food, often by animals.
- VERB
example
معنی(example):
سگ شروع به اسکرُف کردن تکههای نان روی زمین کرد.
مثال:
The dog began to scroff at the crumbs on the floor.
معنی(example):
او به تولهسگ نگاه کرد که با شادی در باغ اسکرُف میکرد.
مثال:
He watched the puppy scroff happily in the garden.
معنی فارسی کلمه scroff
:
اسکرُف کردن، به رفتار حیوانات برای جمعآوری غذاهای ریز اشاره دارد.