معنی فارسی scrounges

B1

گدایی کردن، به‌ویژه از طریق درخواست از دیگران یا بدون پرداخت، معمولاً به منظور به‌دست آوردن چیزی بدون زحمت.

To obtain or gather something, especially by asking or begging; to seek out for something.

noun
معنی(noun):

Someone who scrounges; a scrounger.

example
معنی(example):

او اغلب از دوستانش غذا می‌گیرد.

مثال:

He often scrounges for food from friends.

معنی(example):

کودک در پارک به دنبال اسباب‌بازی‌های گمشده می‌گردد.

مثال:

The child scrounges in the park for lost toys.

معنی فارسی کلمه scrounges

: معنی scrounges به فارسی

گدایی کردن، به‌ویژه از طریق درخواست از دیگران یا بدون پرداخت، معمولاً به منظور به‌دست آوردن چیزی بدون زحمت.