معنی فارسی scrummy
B1 /ˈskɹʌmi/به معنای بسیار خوشمزه و لذیذ. معمولاً برای توصیف غذاهای دلپذیر به کار میرود.
Very tasty and delicious.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Delicious
example
معنی(example):
کوکیها کاملاً خوشمزه بودند و همه بیشتر میخواستند.
مثال:
The cookies were absolutely scrummy and everyone wanted more.
معنی(example):
او دسر خوشمزهای درست کرد که همه مهمانان را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
She made a scrummy dessert that impressed all the guests.
معنی فارسی کلمه scrummy
:
به معنای بسیار خوشمزه و لذیذ. معمولاً برای توصیف غذاهای دلپذیر به کار میرود.