معنی فارسی scrupula
B1Scrupula یک احساس قوی نسبت به درست و نادرست است که در فرد ایجاد میشود.
A feeling of moral hesitation or doubt.
- NOUN
example
معنی(example):
او نسبت به دروغ گفتن به دوستانش احساس scrupula داشت.
مثال:
He felt a scrupula about lying to his friends.
معنی(example):
این scrupula مانع از تقلب او در امتحان شد.
مثال:
The scrupula prevented her from cheating on the test.
معنی فارسی کلمه scrupula
:
Scrupula یک احساس قوی نسبت به درست و نادرست است که در فرد ایجاد میشود.