معنی فارسی sculpturally
B1به شیوهای اشاره دارد که به هنر مجسمهسازی مربوط است و میتواند شامل ویژگیها و عنصرهای سهبعدی باشد.
In a manner that is characteristic of or related to sculpture; often describes artistic expression.
- ADVERB
example
معنی(example):
باغ به صورت مجسمهوار طراحی شده بود، با اشکال زیبای سنگی.
مثال:
The garden was designed sculpturally, with beautiful stone formations.
معنی(example):
او از طریق آثار هنریاش خود را به صورت مجسمهوار بیان کرد.
مثال:
She expressed herself sculpturally through her artwork.
معنی فارسی کلمه sculpturally
:
به شیوهای اشاره دارد که به هنر مجسمهسازی مربوط است و میتواند شامل ویژگیها و عنصرهای سهبعدی باشد.