معنی فارسی scungille

B1

یک نوع حلزون خوراکی که در غذاهای دریایی استفاده می‌شود.

A type of edible sea snail often used in seafood dishes.

example
معنی(example):

او در رستوران دریایی برای شام اسکانگویل سفارش داد.

مثال:

He ordered scungille at the seafood restaurant for dinner.

معنی(example):

اسکانگویل معمولاً با سیر و کره سرو می‌شود.

مثال:

Scungille is often served with garlic and butter.

معنی فارسی کلمه scungille

: معنی scungille به فارسی

یک نوع حلزون خوراکی که در غذاهای دریایی استفاده می‌شود.