معنی فارسی scusin
B1عذری که برای توضیح یک عمل یا اشتباه ارائه میشود.
An excuse given to explain a mistake or action.
- OTHER
example
معنی(example):
من مجبور شدم برای دیر آمدن دوستم از او عذرخواهی کنم.
مثال:
I had to scusin my friend for being late.
معنی(example):
او همیشه دلیلی برای توجیه اشتباهاتش پیدا میکند.
مثال:
He always finds a reason to scusin his mistakes.
معنی فارسی کلمه scusin
:
عذری که برای توضیح یک عمل یا اشتباه ارائه میشود.