معنی فارسی scutular

B1

شکلی از بافت‌های زیستی که به گونه‌ای خاص برجسته می‌شود.

A type of biological texture that is accentuated in a specific way.

example
معنی(example):

بافت سکوتولار برگ جالب است.

مثال:

The scutular texture of the leaf is interesting.

معنی(example):

او الگوی سکوتولار را بر روی پوسته توضیح داد.

مثال:

He described the scutular pattern on the shell.

معنی فارسی کلمه scutular

: معنی scutular به فارسی

شکلی از بافت‌های زیستی که به گونه‌ای خاص برجسته می‌شود.