معنی فارسی scuzzballs
B2به کسی که غیرقابل اعتماد و ناخوشایند است، به طور خاص در رفتار یا اخلاق اشاره دارد.
A derogatory term for someone considered unscrupulous or unpleasant.
- noun
noun
معنی(noun):
Someone who does nasty things or plays harmful tricks; a person of very low ethics; a lowlife.
example
معنی(example):
آنها او را به خاطر همیشه نادرست بودن، اسکوزبال نامیدند.
مثال:
They called him a scuzzball for always being dishonest.
معنی(example):
پس از رسوایی، بسیاری از مردم آن سیاستمدار را اسکوزبال نامیدند.
مثال:
After the scandal, many labeled the politician a scuzzball.
معنی فارسی کلمه scuzzballs
:
به کسی که غیرقابل اعتماد و ناخوشایند است، به طور خاص در رفتار یا اخلاق اشاره دارد.