معنی فارسی scythed
B1درواست و برشیدن گیاهان با استفاده از یک ابزار لبه‌دار به نام 'دِرو'.
To cut or mow with a scythe.
- verb
- adjective
verb
معنی(verb):
To use a scythe.
معنی(verb):
To cut with a scythe.
معنی(verb):
To cut off as with a scythe; to mow.
معنی(verb):
To attack or injure as if cutting.
adjective
معنی(adjective):
Armed with scythes.
example
معنی(example):
او علف‌های بلند را به سرعت درو کرد.
مثال:
He scythed the tall grass quickly.
معنی(example):
کشاورز گندم را قبل از باران درو کرد.
مثال:
The farmer scythed the wheat before the rain came.
معنی فارسی کلمه scythed
:
درواست و برشیدن گیاهان با استفاده از یک ابزار لبه‌دار به نام 'دِرو'.
