معنی فارسی sea level

B1

ارتفاع سطح آب دریا نسبت به سطح زمین، که به عنوان معیاری برای وسعت و تغییرات اقلیمی استفاده می‌شود.

The height of the ocean's surface, used to measure and analyze environmental impacts.

noun
معنی(noun):

The nominal height of the surface of the oceans above which heights of geographical features and aircraft flight levels are measured.

example
معنی(example):

سطح دریا به دلیل تغییرات اقلیمی در حال افزایش است.

مثال:

The sea level is rising due to climate change.

معنی(example):

دانشمندان سطح دریا را اندازه‌گیری می‌کنند تا تغییرات زیست‌محیطی را پیگیری کنند.

مثال:

Scientists measure sea level to track environmental changes.

معنی فارسی کلمه sea level

: معنی sea level به فارسی

ارتفاع سطح آب دریا نسبت به سطح زمین، که به عنوان معیاری برای وسعت و تغییرات اقلیمی استفاده می‌شود.