معنی فارسی sea slug

B1

نوعی نرم‌تن دریایی که معمولاً رنگ‌های مختلف و اشکال جذاب دارد.

A marine mollusk with a soft body, often brightly colored.

noun
معنی(noun):

Any of several marine opisthobranch gastropod mollusks of the order Nudibranchia.

example
معنی(example):

حلزون دریایی رنگ‌های زنده و اشکال منحصر به فردی دارد.

مثال:

The sea slug has bright colors and unique shapes.

معنی(example):

زیست‌شناسان دریایی برای یادگیری درباره تنوع زیستی اقیانوس، به مطالعه حلزون‌های دریایی می‌پردازند.

مثال:

Marine biologists study sea slugs to learn about ocean biodiversity.

معنی فارسی کلمه sea slug

: معنی sea slug به فارسی

نوعی نرم‌تن دریایی که معمولاً رنگ‌های مختلف و اشکال جذاب دارد.