معنی فارسی sea-level

B1

سطح دریا به فاصله‌ای اشاره دارد که در آن سطح آب دریاقرار دارد و معمولاً برای اندازه‌گیری ارتفاع یا عمق مورد استفاده قرار می‌گیرد.

The average height of the ocean's surface, used as a baseline for measuring elevation and depth.

example
معنی(example):

سطح دریا به دلیل تغییرات آب و هوایی در حال افزایش است.

مثال:

The sea-level has been rising due to climate change.

معنی(example):

آنها ارتفاع را به عنوان فوت بالای سطح دریا اندازه‌گیری می‌کنند.

مثال:

They measure altitude as feet above sea-level.

معنی فارسی کلمه sea-level

: معنی sea-level به فارسی

سطح دریا به فاصله‌ای اشاره دارد که در آن سطح آب دریاقرار دارد و معمولاً برای اندازه‌گیری ارتفاع یا عمق مورد استفاده قرار می‌گیرد.