معنی فارسی sea-star
B1ستاره دریایی، موجودی دریایی با ساختار ستارهای که به خاطر توانایی بازسازی خود معروف است.
A marine echinoderm that typically has a star-shaped body with five or more arms.
- noun
noun
معنی(noun):
A star used for navigation or guidance at sea.
مثال:
1658: By the same number doth nature divide the circle of the Sea-Starre — Sir Thomas Browne, The Garden of Cyrus (Folio Society 2007, p. 188)
example
معنی(example):
ستاره دریایی پنج بازو دارد و اغلب در بستر دریا یافت میشود.
مثال:
The sea-star has five arms and is often found on the ocean floor.
معنی(example):
ستارههای دریایی میتوانند بازوهای از دست رفته خود را بازسازی کنند.
مثال:
Sea-stars can regenerate lost arms.
معنی فارسی کلمه sea-star
:
ستاره دریایی، موجودی دریایی با ساختار ستارهای که به خاطر توانایی بازسازی خود معروف است.