معنی فارسی sea-wolf
B2پستاندار دریایی که به عنوان شکارچی در اقیانوسها شناخته میشود.
A marine mammal known for its predatory behavior in the ocean.
- NOUN
example
معنی(example):
گرگ دریایی یک پستاندار دریایی گوشتخوار است.
مثال:
The sea-wolf is a carnivorous marine mammal.
معنی(example):
ما در طول سفر قایقسواریمان یک گرگ دریایی دیدیم.
مثال:
We saw a sea-wolf during our boat trip.
معنی فارسی کلمه sea-wolf
:
پستاندار دریایی که به عنوان شکارچی در اقیانوسها شناخته میشود.