معنی فارسی seabound

B2

دریایی، به چیزی اشاره دارد که مربوط به دریا است یا در دریا حرکت می‌کند.

Related to or located at sea; moving or being transported by sea.

example
معنی(example):

کشتی دریایی به سمت افق حرکت کرد.

مثال:

The seabound vessel sailed away into the horizon.

معنی(example):

بسیاری از مسیرهای دریایی کشورهای مختلف را در اقیانوس متصل می‌کند.

مثال:

Many seabound routes connect various countries across the ocean.

معنی فارسی کلمه seabound

: معنی seabound به فارسی

دریایی، به چیزی اشاره دارد که مربوط به دریا است یا در دریا حرکت می‌کند.