معنی فارسی seafare
B1هزینهای که برای سفر دریایی پرداخت میشود.
A charge or fee for travel by sea.
- NOUN
example
معنی(example):
هزینه سفر دریایی برای چنین سفری طولانی نسبتاً معقول بود.
مثال:
The seafare was quite reasonable for such a long journey.
معنی(example):
او از سفر دریایی خود در طول سواحل لذت برد.
مثال:
He enjoyed his seafare along the coast.
معنی فارسی کلمه seafare
:
هزینهای که برای سفر دریایی پرداخت میشود.