معنی فارسی seak

B1

جستجو کردن یا پیدا کردن چیزی

To search for or look for something

example
معنی(example):

ماهی‌گیر بهترین مکان را برای صید ماهی جستجو خواهد کرد.

مثال:

The fisherman will seak the best spot to catch fish.

معنی(example):

آنها قبل از تصمیم‌گیری باید مشاوره بگیرند.

مثال:

They need to seak advice before making a decision.

معنی فارسی کلمه seak

: معنی seak به فارسی

جستجو کردن یا پیدا کردن چیزی