معنی فارسی seasickness

B1

دریازدگی، حالت ناخوشی که در اثر حرکت قایق یا کشتی و ناپایداری دریا ایجاد می‌شود.

Nausea caused by the motion of a ship or boat.

example
معنی(example):

او در طول سفر با قایق دچار دریا زدگی شد.

مثال:

She felt seasick during the boat trip.

معنی(example):

مصرف دارو می‌تواند به پیشگیری از دریا زدگی کمک کند.

مثال:

Taking medication can help prevent seasickness.

معنی فارسی کلمه seasickness

: معنی seasickness به فارسی

دریازدگی، حالت ناخوشی که در اثر حرکت قایق یا کشتی و ناپایداری دریا ایجاد می‌شود.