معنی فارسی seatsman

B1

نشسته به کسی اطلاق می‌شود که در انتخاب و مدیریت محل نشستن دیگران نقش دارد.

A person who assists in the assignment of seating arrangements.

example
معنی(example):

نشسته به ترتیب صندلی‌ها در رویداد کمک کرد.

مثال:

The seatsman helped organize the seating at the event.

معنی(example):

به عنوان نشسته، او مسئول بود که اطمینان حاصل کند که همه جا دارند.

مثال:

As a seatsman, he was responsible for ensuring everyone had a spot.

معنی فارسی کلمه seatsman

: معنی seatsman به فارسی

نشسته به کسی اطلاق می‌شود که در انتخاب و مدیریت محل نشستن دیگران نقش دارد.