معنی فارسی seavy
B1سنگین و عظیم، بهویژه در ارتباط با آب و امواج.
Heavy and massive, especially in relation to water and waves.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
موجهای سنگین به ساحل خوردند.
مثال:
The seavy waves crashed against the shore.
معنی(example):
پس از طوفان، ابرهای سنگین شروع به پاک شدن کردند.
مثال:
After the storm, the seavy clouds began to clear.
معنی فارسی کلمه seavy
:
سنگین و عظیم، بهویژه در ارتباط با آب و امواج.