معنی فارسی seaware

B1

اجناس دریایی، ظرف‌ها و وسایلی که از مواد مرتبط با دریا ساخته شده‌اند.

Items related to the sea, especially crafted household wares made from marine materials.

example
معنی(example):

اجناس دریایی به طور زیبایی ساخته و نمایش داده شدند.

مثال:

The seaware was beautifully crafted and displayed.

معنی(example):

او چند جنس دریایی به عنوان سوغاتی از سفرش خرید.

مثال:

He bought some seaware as a souvenir from his trip.

معنی فارسی کلمه seaware

: معنی seaware به فارسی

اجناس دریایی، ظرف‌ها و وسایلی که از مواد مرتبط با دریا ساخته شده‌اند.