معنی فارسی seaworthy
B1 /ˈsiːwɝði/قابلیت یک کشتی یا قایق برای ایمنی و عملکرد در دریا، به ویژه در شرایط بد آب و هوایی.
Fit to sail; capable of navigating safely on the sea.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Fit for service at sea.
example
معنی(example):
کشتی پس از تعمیراتش seaworthy اعلام شد.
مثال:
The ship was declared seaworthy after its repairs.
معنی(example):
قبل از حرکت، مهم است که قایقها seaworthy باشند.
مثال:
It is important for boats to be seaworthy before setting sail.
معنی فارسی کلمه seaworthy
:
قابلیت یک کشتی یا قایق برای ایمنی و عملکرد در دریا، به ویژه در شرایط بد آب و هوایی.