معنی فارسی second honeymoon
B1سفری که زوجها بعد از سالها ازدواج انجام میدهند تا روابط خود را تجدید کنند.
A vacation taken by a married couple after they have been married for several years, often to revive their relationship.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها برای احیای عشقشان به ماه عسل دومی رفتند.
مثال:
They went on a second honeymoon to rekindle their romance.
معنی(example):
ماه عسل دوم میتواند زوجها را به هم نزدیکتر کند.
مثال:
A second honeymoon can bring couples closer together.
معنی فارسی کلمه second honeymoon
:
سفری که زوجها بعد از سالها ازدواج انجام میدهند تا روابط خود را تجدید کنند.