معنی فارسی second officer

B2

افسر دومی که به کاپیتان در کشتی یا پرواز کمک می‌کند.

A naval or aviation officer ranked just below the first officer or captain.

noun
معنی(noun):

The flight engineer of an aircraft.

example
معنی(example):

افسر دوم در طول سفر به کاپیتان کمک کرد.

مثال:

The second officer assisted the captain during the journey.

معنی(example):

او پس از سال‌ها تلاش، به افسر دوم ارتقا یافت.

مثال:

She was promoted to second officer after years of hard work.

معنی فارسی کلمه second officer

: معنی second officer به فارسی

افسر دومی که به کاپیتان در کشتی یا پرواز کمک می‌کند.