معنی فارسی second sight

C1

توانایی تجربه یا مشاهده چیزهایی که هیچ‌کس دیگری نمی‌تواند ببیند، عمدتاً به آینده اشاره دارد.

The supposed ability to perceive events that are outside the normal range of perception, often linked to clairvoyance.

noun
معنی(noun):

ESP, an additional sense beyond the five normal ones, clairvoyance.

مثال:

He was seized with a fit of second-sight. — Addison.

example
معنی(example):

برخی از مردم به دید دوم اعتقاد دارند و ادعا می‌کنند که می‌توانند آینده را ببینند.

مثال:

Some people believe in second sight, claiming they can see the future.

معنی(example):

پس از سال‌ها مدیتیشن، او احساس کرد که توانسته دید دوم را پرورش دهد.

مثال:

After years of meditation, she felt she had developed a second sight.

معنی فارسی کلمه second sight

: معنی second sight به فارسی

توانایی تجربه یا مشاهده چیزهایی که هیچ‌کس دیگری نمی‌تواند ببیند، عمدتاً به آینده اشاره دارد.