معنی فارسی secretaryship
B1دبیرخانه، موقعیتی که در آن فرد با مسئولیتهای اداری و سازمانی کار میکند.
An office or position held by a secretary, responsible for administrative tasks.
- NOUN
example
معنی(example):
او بعد از اتمام دوره، مدرک دبیرخانه خود را کسب کرد.
مثال:
She earned her secretaryship after completing the course.
معنی(example):
دبیرخانه او نقش مهمی در دفتر دارد.
مثال:
His secretaryship plays a crucial role in the office.
معنی فارسی کلمه secretaryship
:
دبیرخانه، موقعیتی که در آن فرد با مسئولیتهای اداری و سازمانی کار میکند.