معنی فارسی secretiveness

B1

پنهان‌کاری، حالتی که در آن فرد اطلاعات یا احساسات خود را به راحتی فاش نمی‌کند.

The quality of being secretive or inclined to secrecy.

example
معنی(example):

پنهان‌کاری او باعث شد که دیگران نتوانند او را درک کنند.

مثال:

Her secretiveness made it difficult for others to understand her.

معنی(example):

در دنیای شفافیت، پنهان‌کاری او عجیب به نظر می‌رسید.

مثال:

In a world of transparency, his secretiveness seemed odd.

معنی فارسی کلمه secretiveness

: معنی secretiveness به فارسی

پنهان‌کاری، حالتی که در آن فرد اطلاعات یا احساسات خود را به راحتی فاش نمی‌کند.