معنی فارسی sedang

B1

حالتی بینابینی یا متوسط در احساسات.

Referring to a state of being in-between or moderate.

example
معنی(example):

او بعد از یک روز طولانی حالت سدانگ داشت.

مثال:

She was feeling sedang after a long day.

معنی(example):

اصطلاح سدانگ وضعیت میانه را توصیف می‌کند.

مثال:

The term sedang describes a state of being in-between.

معنی فارسی کلمه sedang

: معنی sedang به فارسی

حالتی بینابینی یا متوسط در احساسات.