معنی فارسی see sense
B1واقعیت یا عقلانیت را درک کردن و از روی احساسات مبرا بودن.
To understand what is rational or sensible in a situation.
- verb
verb
معنی(verb):
Realize the error in what one is thinking or doing.
example
معنی(example):
شما باید واقعیت را ببینید و اشتباه خود را قبول کنید.
مثال:
You need to see sense and admit your mistake.
معنی(example):
بعد از اینکه به آن فکر کرد، او بالاخره واقعیت را درک کرد.
مثال:
After thinking it over, he finally saw sense.
معنی فارسی کلمه see sense
:
واقعیت یا عقلانیت را درک کردن و از روی احساسات مبرا بودن.