معنی فارسی see something coming
B1پیشبینی کردن وقوع یک رویداد یا وضعیت خاص قبل از وقوع آن.
To notice or anticipate an event before it happens.
- IDIOM
example
معنی(example):
وقتی آسمان تاریک شد، میتوانستم چیزی را پیشبینی کنم.
مثال:
I could see something coming when the sky turned dark.
معنی(example):
او مشکل را پیشبینی کرد و برای آن آماده شد.
مثال:
She saw the trouble coming and prepared for it.
معنی فارسی کلمه see something coming
:
پیشبینی کردن وقوع یک رویداد یا وضعیت خاص قبل از وقوع آن.