معنی فارسی seen/seen

B1

دیدن، به معنای مشاهده یا نگریستن به چیزی است که ممکن است در زندگی واقعی یا در تصویر باشد.

To perceive with the eyes; to have visual contact with something.

example
معنی(example):

من آن فیلم را قبلاً دیده‌ام.

مثال:

I have seen that movie before.

معنی(example):

او مکان‌های زیبای زیادی را دیده است.

مثال:

She has seen many beautiful places.

معنی فارسی کلمه seen/seen

:

دیدن، به معنای مشاهده یا نگریستن به چیزی است که ممکن است در زندگی واقعی یا در تصویر باشد.