معنی فارسی seg
B1به معنای حرکت سریع یا گذر از یک مکان به مکان دیگر، معمولاً به صورت ناگهانی و غیرمنتظره است.
To move suddenly and quickly, often in a manner that avoids obstacles.
- VERB
example
معنی(example):
سگ شروع به گشتن در چمن بلند کرد.
مثال:
The dog began to seg through the tall grass.
معنی(example):
او تصمیم گرفت از میان جمعیت شلوغ عبور کند.
مثال:
He decided to seg his way through the busy crowd.
معنی فارسی کلمه seg
:
به معنای حرکت سریع یا گذر از یک مکان به مکان دیگر، معمولاً به صورت ناگهانی و غیرمنتظره است.