معنی فارسی segmented
B1بخش‌بندی شده، به معنای تقسیم شده به چند قسمت یا دسته مختلف.
Divided into segments; divided into distinct parts or categories.
- verb
- adjective
verb
معنی(verb):
To divide into segments or sections.
مثال:
Segment the essay by topic.
adjective
معنی(adjective):
Having or made of segments.
example
معنی(example):
خط تولید بخش‌بندی‌شده امکان استراتژی‌های بازاریابی خاص‌تری را فراهم می‌کند.
مثال:
The segmented product line allows for more specific marketing strategies.
معنی(example):
مخاطب بخش‌بندی‌شده نیاز به محتوای سفارشی برای تعامل بهتر دارد.
مثال:
The segmented audience requires tailored content for better engagement.
معنی فارسی کلمه segmented
:
بخش‌بندی شده، به معنای تقسیم شده به چند قسمت یا دسته مختلف.
