معنی فارسی segregable

B1

قابل جداسازی یا تفکیک به اجزاء مختلف.

Capable of being separated or divided into different parts.

example
معنی(example):

اجزا برای سهولت در حمل و نقل قابل جداسازی هستند.

مثال:

The components are segregable for easier handling.

معنی(example):

مواد می‌توانند بر اساس خواصشان قابل جداسازی باشند.

مثال:

Materials can be segregable based on their properties.

معنی فارسی کلمه segregable

: معنی segregable به فارسی

قابل جداسازی یا تفکیک به اجزاء مختلف.