معنی فارسی seguing

B1

عبور یا انتقال یکنواخت و بدون وقفه از یک موضوع به موضوع دیگر.

To move smoothly from one topic to another.

example
معنی(example):

او به آرامی از یک موضوع به موضوع دیگر می‌پرد.

مثال:

She is seguing smoothly from one topic to another.

معنی(example):

ساختار ارائه به خوبی بین ایده‌ها حرکت می‌کند.

مثال:

The presentation's structure is seguing well between ideas.

معنی فارسی کلمه seguing

: معنی seguing به فارسی

عبور یا انتقال یکنواخت و بدون وقفه از یک موضوع به موضوع دیگر.