معنی فارسی seige
B2عمل محاصره کردن یک مکان به منظور تسخیر آن، معمولاً با حمله مداوم و محاصره کردن.
The act of surrounding a place to force surrender, typically involving continuous attacks.
- NOUN
example
معنی(example):
شوالیهها در سپیدهدم به محاصره قلعه پرداختند.
مثال:
The knights began to seige the castle at dawn.
معنی(example):
پس از چند هفته محاصره، شهر نهایتاً تسلیم شد.
مثال:
After weeks of seige, the city finally surrendered.
معنی فارسی کلمه seige
:
عمل محاصره کردن یک مکان به منظور تسخیر آن، معمولاً با حمله مداوم و محاصره کردن.